فهرست مطالب

زمین شناسی کاربردی پیشرفته - سال پنجم شماره 17 (پاییز 1394)

نشریه زمین شناسی کاربردی پیشرفته
سال پنجم شماره 17 (پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/08/20
  • تعداد عناوین: 8
|
  • شادی انصاری جعفری، بهنام رحیمی*، فرزین قائمی، علیرضا مظلومی بجستانی صفحات 1-11
    منطقه کوه زر در شمال شرق ایران و در فاصله 33 کیلومتری شهرستان تربت حیدریه،در حاشیه شمالی ایران مرکزی جای می گیرد.این محدوده عموما توسط سنگ های ولکانیکی و پلوتونیکی ترشیاری پوشیده شده است.کانی سازی به اشکال رگه ای و رگچه ای و یا بصورت بافت پرکننده فضاهای خالی قطعات برشی دیده می شود.گستره معدنی زرمهر در زون برشی گسل درونه قرار گرفته،بنابراین عمده تغییرات و ساختارهای آن متاثر از فعالیت این گسل می باشد.به دلیل عملیات اکتشافی و استخراجی، صفحات گسلی رخنمون پیدا کرده اند و برداشت های صحرایی در مجاورت همین گسل ها صورت گرفته است.تلفیق داده های صحرایی و داده های نرم افزاری Win tensor و مطالعات عکس های هوایی توسط نرم افزارGIS،مدل ساختاری منطقه را به صورت الگوی ریدل نشان می دهد.نتیجه مطالعات در این پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از ساختارهامحل مناسب برای ته نشست محلول های کانه دار را فراهم کرده است.شکستگی ها مهم ترین کنترل کننده جریان سیال در محیط های معدنی به شمار می روند.از این رو شناسایی این ساختمان هااطلاعات با ارزش بسیاری را به منظور شناسایی و اکتشاف مواد معدنی فراهم می آورد.
    کلیدواژگان: کانسار طلای زرمهر، گسل درونه، الگوی ریدل، تغییر شکل شکننده، رژیم تکتونیکی امتدادلغز
  • فاطمه مسلم، فاطمه راست منش *، علیرضا زراسوندی صفحات 11-22
    بیشتر فلزات سنگین تاثیر منفی بر روی انسان و محیط زیست دارند. بنابراین، ارزیابی غلظت فلزات در محیط اجازه می دهد تا اقداماتی برای بهبود کیفیت زندگی و شرایط محیطی انجام دهیم. به منظور ارزیابی آلودگی رسوبات رودخانه کارون به فلزات سنگین، 24 نمونه از رسوبات سطحی (5-0سانتیمتر ) جمع آوری شد. غلظت فلزات سنگین(کروم، مس، روی، سرب، آرسنیک، نیکل، منگنز و آهن) بوسیله روش های استاندارد(ICP-MS) مشخص گردید. به منظور بررسی آلودگی فلزات سنگین در رسوبات منطقه، فاکتورآلودگی (Cf)و درجهآلودگی(Cd) محاسبه شدند. از معیار کیفی رسوب (SQGs) برای تعیین ریسک بوم شناختی فلزات سنگین استفاده شد. غلظت فلزات در رسوبات سطحی از 75/12 تا 25/47 ppm برای مس، 96/3 تا 24/45ppm سرب، 7/151- 9/30ppm برای روی، 7/99- 8/50 ppm برای نیکل، 9/4- 6/2 ppm برای آرسنیک،3/59-7/35ppmبرای کروم،382 تا493ppm برای منگنز و 13200 تا 20000 ppmبرای آهن می باشد. نتایج نشان داد که غلظت نیکل در همه ایستگاه ها بیش از سطح (PEL) و کروم در 92% از نمونه ها بیش از سطح (TEL)است. بیشترین مقدار فاکتور آلودگی برای عنصر روی و بیشترین درجه آلودگی در منطقه نیوسایت (ایستگاه 16) می باشد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مس، روی، سرب، ارتباط معنی داری با OC دارند و احتمالا به طور عمده از فاضلاب خانگی و پساب صنعتی ناشی می شوند. در مقابل کروم و آرسنیک و نیکل با آهن و منگنز همبستگی دارند که احتمالا ناشی از منابع طبیعی یا کشاورزی است. نتایج نشان دهنده آلودگی متوسط رسوبات رودخانه است.
    کلیدواژگان: رسوبات، فلزات سنگین، فاکتور آلودگی، درجه آلودگی رودخانه کارون
  • لاله نوذرپور*، منوچهر چیت سازان، آرش ندری، معصومه فرهادی منش صفحات 23-36
    مدیریت صحیح و منطقی منابع آب، نیازمند شناخت ارتباط متقابل منابع سطحی وزیرزمینی می باشد. در این تحقیق جهت بررسی تبادلات آبخوان لور-اندیمشک و رودخانه دزاز مدل Modflow استفاده گردید. ابتدا جریان آب های زیرزمینی دشت لور-اندیمشک توسط مدل Modflow، در حالت ماندگار شبیه سازی گردید. سپس با استفاده از داده های مربوط به مهر 1388 تا شهریور 1389، جریان آبخوان در حالت ناپایدار واسنجی و در دوره ی شش ماهه صحت سنجی شد. در ادامه ارتباط رودخانه دز با آبخوان در سناریوهای مختلف مدیریتی شامل کمترین دبی (کمترین سطح آب) در رودخانه، و پیش بینی تبادلات آبخوان و رودخانه در دوره های خشکسالی و ترسالی توسط بیلان بخشی(Zone budget) انجام گردید. به این منظور، رودخانه به پنج پهنه تقسیم شد و بیلان آبی در آن ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر بیشترین تغذیه توسط رودخانه در پهنه های 2 و 3 و سپس پهنه1 است. رودخانه دز در بیشتر مسیر خود تغذیه کننده آبخوان می باشد.
    کلیدواژگان: دشت لور، اندیمشک، ارتباط آبخوان و رودخانه، بیلان بخشی، رودخانه دز، Modflow
  • نادر دبستانی*، علی اکبر حسن نژاد، محمود معماریانی، حسین مصدق صفحات 37-47
    در مطالعه حاضر، 47 نمونه سطح الارضی سازند مبارک از مناطق، تویه رودبار، لب نسار و میغان بوسیله دستگاه پیرولیز راک – اول 2 مورد ارزیابی قرار گرفت. این مطالعه حاکی است که سازند مبارک در برش های مذکور به ویژه برش های تویه رودبار و میغان با داشتن مقادیر نسبتا بالای کل کربن آلی، دارای پتانسیل هیدروکربون زایی بوده است. سازند مبارک در منطقه تویه رودبار و میغان با داشتن درجه حرارت حداکثر بالاتر از 487 و °C 498 ضمن عبور از پنجره نفت زایی، به مرحله تولید گاز مرطوب نیز رسیده است. مقادیرخوب TOC با میانگین 22/1% وزنی برای نمونه های تویه رودبار و 06/1% وزنی برای نمونه های لب نسار و 31/1٪ وزنی برای نمونه های میغان و مقادیر پایین تر S2 می توان این سازند را یک سنگ منشا فقیردانست. شواهد بدست آمده، نشان می دهد که کروژن سازند مبارک از نوع III و به صورت خیلی محدود از نوع II/III می باشد.
    کلیدواژگان: کلمات کلیدی:سازند مبارک، راک، اول، کروژن
  • فاطمه صفری*، عبدالرضا واعظی، ابراهیم اصغری کلجاهی صفحات 48-58
    پالایشگاه تبریز و مجتمع پتروشیمی تبریز به عنوان دو مجتمع عظیم که با آلاینده های خطرناک سروکار دارند، همواره پتانسیل نشت آلاینده های هیدروکربنی را در محیط زیست دارند. پس از ورود آلاینده های نفتی به آب زیرزمینی سوال مهم این خواهد بود که آیا این آلاینده ها به صورت طبیعی توسط آبخوان قابل تجزیه هستند و یا نیاز به پاکسازی فعال خواهد بود؟ در این پژوهش، وضعیت آبخوان منطقه برای تجزیه زیستی آلاینده های هیدروکربنی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از آب زیرزمینی منطقه نمونه برداری صورت گرفته و علاوه بر هیدروکربنهای نفتی، پارامترهای هیدروشیمیایی، عناصر اصلی، فلزات سنگین و مواد مغذی مورد آنالیز قرار گرفت. دربررسی قابلیت تجزیه زیستی آلاینده توسط باکتری ها در شرایط هوازی و بی هوازی، باتوجه به مقادیر به دست آمده، شرایط آبخوان منطقه برای زیست پالایی آلاینده های نفتی به روش هوازی کاملا مساعد بوده و می توان امیدوار بود که بخشی از آلاینده هایی که از هیدروکربنهای سبک تشکیل شده اند، توسط باکتری های موجود در آبخوان منطقه به طور طبیعی پاکسازی خواهند شد.
    کلیدواژگان: پالایشگاه تبریز، مجتمع پتروشیمی، آلودگی هیدروکربنی، تجزیه زیستی آلاینده، کیفیت آب زیرزمینی
  • آزاده ملکزاده شفارودی*، محمدحسن کریم پور صفحات 59-71
    کانسار اکسید آهن- آپاتیت خانلق در شمال غربی نیشابور و در شرق کمربند ماگمایی قوچان- سبزوار واقع شده است. سنگ میزبان آن کوارتزمونزودیوریت و گرانودیوریت الیگوسن است. کانی سازی عمدتا به شکل رگه و رگچه و کمتر برشی است. کانی شناسی آن شامل مگنتیت و آپاتیت است که همراه با کلسیت، کوارتز، اپیدوت، پیروکسن و کلریت می باشد. برمبنای مطالعات سیالات درگیر در آپاتیت، دو نوع سیال مختلف در تشکیل کانسار نقش داشته اند: 1) سیال با دمای بالا و شوری بالا که ماهیت ماگمایی دارد و 2) سیال عمدتا با دمای متوسط محتوی نمکهای CaCl2، MgCl2 و NaCl و شوری نسبتا پایین. فرآیند اختلاط بین محلول ماگمایی کانه دار گرم و شور و محلول سردتر و کم شور و نیز فرایند جوشش می تواند باعث ته نشینی عناصر شده باشد. این کانسار منشاء ماگمایی- هیدروترمالی دارد و مرتبط با فعالیتهای ماگماتیکی ترشیاری وابسته به زون فرورانش ورقه اقیانوسی نئوتتیس سبزوار به زیر صفحه توران است. شناخت کانسار مگنتیت- آپاتیت خانلق، به عنوان اولین کانی سازی کشف شده نوع کایرونا در شمال شرق ایران، گام مثبتی جهت اکتشاف این نوع کانسارها در این بخش از کشور است.
    کلیدواژگان: کانی سازی، سیالات درگیر، محلول ماگمایی، هیدروترمالی، نوع کایرونا، شمال غربی نیشابور
  • زهرا کریم زاده *، بهزاد مهرابی، کمال الدین بازرگانی گیلانی صفحات 72-84
    کانسار سرب و روی خانه سورمه در 40 کیلومتری غرب اصفهان، در سنگ های کربناته کرتاسه زیرین واقع شده است. کانه های هیپوژن شامل گالن، اسفالریت، پیریت، تنانتیت، کالکوپیریت و کانی های سوپرژنسروزیت، آنگلزیت،کوولیتو مالاکیت هستند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی لایه شیلی تریاس فوقانی و به ویژه توالی کربناته کرتاسه پایینی در تامین عناصر سرب و روی برای کانی سازی نقش داشته اند. بر اساس مطالعات میکروترمومتری،سیال کانه ساز دمای 210 تا 240 درجه سانتیگراد و شوری حدود 7 تا 8 درصد وزنی معادل نمک طعام دارد. با توجه به نوع سنگ میزبان، کانی های هیپوژن و سوپرژن، شوری و دمای همگن شدن سیالات، کانسار خانه سورمه جزء کانسارهای MVT با میزبان کربناته قرار می گیرد. در این کانسار، سیالات گرمابی پس از شستن و حمل فلزات از لایه های شیلی تریاس و توالی کرتاسه در امتداد گسل های عمیق و اختلاط با آب های درون سازندی و جوی، سرب و روی را در امتداد زون های گسله ته نشین کردند. با استناد به نتایج پژوهش می توان تخمین زد که در عمق های بیشتر می توان کانی سازی سرب و روی را دنبال کرد.
    کلیدواژگان: سرب و روی، خانه سورمه، کانی شناسی، ژئوشیمی، میکروترمومتری
  • هادی زارعی محمودآبادی* صفحات 85-93
    در این تحقیق به منظور ارزیابی کیفیت شیمیایی و تاثیر احتمالی پساب بر آب زیرزمینی نمونه برداری از پساب خروجی 5 کارخانه کاشی و سرامیک و 5 چاه بهره برداری نزدیک به محل خروجی پساب این صنایع صورت گرفت. غلظت عناصر کروم، کادمیوم، آهن، سرب و روی اندازه گیری شد و تجزیه و تحلیل های آماری به روش آنالیز واریانس داده ها، آزمون (T-test)، همبستگی و تحلیل عاملی انجام شد. غلظت عناصر سنگین در پساب کارخانه ها در مقایسه با آب زیرزمینی بیشتر می باشد. غلظت کادمیوم در چاه شماره 1 و عنصر سرب در تمام چاه ها بیش از حد استاندارد می باشند که می تواند موجب آلودگی آب زیر زمینی شود. همبستگی قابل قبولی بین عناصر موجود در آب زیرزمینی وجود دارد، در صورتی که چنین همبستگی در پساب مشاهده نمی شود. تحلیل عاملی نیز نشان می دهد که سه متغیر اصلی، آهن، سرب و روی هستند.
    کلیدواژگان: فلزات سنگین، پساب، آلودگی، آب زیرزمینی، کاشی و سرامیک، یزد، اردکان